زن جالب، عکاس واقعاً خوش شانس بود. و نه به این دلیل که او جالب است، بلکه این واقعیت است که او هنوز بسیار متراکم است و سطل زباله نیست!
polpot| 27 چند روز قبل
سازمان بهداشت جهانی؟ عجله کنید و آنها را پیدا کنید.
آنوها| 57 چند روز قبل
یک سبزه زیبا مدتهاست که چشمش به یک پسر بوده است. برای سرگرم کردن او، او مانند یک اطلسی لباس می پوشید. و دیری نیافت تمام سوراخ های او قبلاً با انگشتان و زبان گرم شده بود، شکاف های مرطوب آماده استفاده بود. و روشن بود. آیا او از این موضوع خوشحال بود؟ البته از شور و شوقی که او با آن تکان میخورد آشکار بود. وتر پایانی... و تقدیر از صورتش به سمت سینه هایش چکید. آه، من هم چند جرعه دیگر به او می دادم!
کی قراره منو لعنت کنه؟
اسمش چیه؟
زن جالب، عکاس واقعاً خوش شانس بود. و نه به این دلیل که او جالب است، بلکه این واقعیت است که او هنوز بسیار متراکم است و سطل زباله نیست!
سازمان بهداشت جهانی؟ عجله کنید و آنها را پیدا کنید.
یک سبزه زیبا مدتهاست که چشمش به یک پسر بوده است. برای سرگرم کردن او، او مانند یک اطلسی لباس می پوشید. و دیری نیافت تمام سوراخ های او قبلاً با انگشتان و زبان گرم شده بود، شکاف های مرطوب آماده استفاده بود. و روشن بود. آیا او از این موضوع خوشحال بود؟ البته از شور و شوقی که او با آن تکان میخورد آشکار بود. وتر پایانی... و تقدیر از صورتش به سمت سینه هایش چکید. آه، من هم چند جرعه دیگر به او می دادم!
من سوراخ های آنها را لیس می زدم.
عیاشی پرحرفی وجود دارد